پسر عزیزم برای اولین بار خودش رفت حمام
گل پسر مامانی،عشق مامانی نمیدونم تو کی انقدر بزرگ شدی که من نفهمیدم ،امروز که واسه ات مینویسم تقریبا ۵ سال و سه ماهته گلم ،امروز بازی بازی بردمت تو حموم خودم بیرون جلو در وایسادم گفتم فقط لیفت رو خودت بزن آب بازیهاتم بکن بعد بابایی میاد سرتو میشوره وقتی این کارها رو کردی گفتم حالا یه بارم امتحانی سرتو خودت بشور ببینم چی میشه،گل قشنگم اولش گفتی میترسم ولی بعدش قبول کردی و شستی دیدی ترس نداره ،دوشم واسه ات باز کردم وقتی اومدی بیرون گفتی مامان چقدر حال داد خودم تنهایی رفتم حموم از این به بعدم دیگه خودم میرم منم قرار شد برای پسر گلم یه ماشین خوشگل به انتخاب خودش بخرم فدای تو بشم من که روزبه روز بزرگتر و آقاتر میشی
نویسنده :
سمیه
23:59