علیعلی، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

علی شاهزاده کوچولوی بهار94

پسر عزیزم برای اولین بار خودش رفت حمام

گل پسر مامانی،عشق مامانی نمیدونم تو کی انقدر بزرگ شدی که من نفهمیدم ،امروز که واسه ات مینویسم تقریبا ۵ سال و سه ماهته گلم ،امروز بازی بازی بردمت تو حموم خودم بیرون جلو در وایسادم گفتم فقط لیفت رو خودت بزن آب بازیهاتم بکن بعد بابایی میاد سرتو میشوره وقتی این کارها رو کردی گفتم حالا یه بارم امتحانی سرتو خودت بشور ببینم چی میشه،گل قشنگم اولش گفتی میترسم ولی بعدش قبول کردی و شستی دیدی ترس نداره ،دوشم واسه ات باز کردم وقتی اومدی بیرون گفتی مامان چقدر حال داد خودم تنهایی رفتم حموم از این به بعدم دیگه خودم میرم منم قرار شد برای پسر گلم یه ماشین خوشگل به انتخاب خودش بخرم فدای تو بشم من که روزبه روز بزرگتر و آقاتر میشی
16 خرداد 1399

پسرم کمکم میکنه تو نگهداری آجی خوشگله اش

گل پسر مامانی انقدر مهربون و نازی که نگو هرروز کمکم میکنی پیش آجی میمونی و باهاش بازی میکنی تا من غذا بپزم و به بقیه کارهای خونه برسم واقعا اگه کمکم نمیکردی به هیچ کارم نمیرسیدم فدات بشم الهی آقا کوچولوی من
11 خرداد 1399

پسرعزیزم عشق موتور سواریه

گل پسر مامانی خیلی وقت بود که دوست داشتی بابایی برات موتور شارژی بگیره ولی چون هم جاشو نداشتیم هم اینکه دیگه آقا شدی واسه خودت بابایی تصمیم گرفت واسه تولدت یه موتور راستکی بخره،البته چون شرکتی بود تاالآن که واسه ات مینویسم تحویلش زمان برد،به خواست خودت بابایی قرمزشو خرید(آخه پسرم عشق پرسپولیسه) حالا هرروز منتظری بابایی از سر کار بیاد و برید با موتور دوردور،کلی هم بهتون خوش میگذره خداروشکر دیگه واقعا از این قرنطینه خسته شده بودی حالا دیگه روحیه هردوتون بهتر شده
11 خرداد 1399
1